۱۳۹۴ آبان ۲۷, چهارشنبه

دو جنایت در ليبرتي و فرانسه، سه یادآوری، یک تجربه

در دو هفته‌ی گذشته، دو احساس مشترک در دو حادثه‌ی مهم در لیبرتی و فرانسه به هم گره خوردند؛ دو احساس مشترک که آماجشان، برانگیختگی در برابر دو جنایت بزرگ بود و هست. تلاقی این دو احساس مشترک، به آدرسی بالغ می‌شود که به سرچشمه‌ی جنایت‌خیز و جنایت‌آموز می‌انجامد.


با تسلیت و همدردی عمیق با مردم و دولت فرانسه، با ابراز دردی مشترک و همبستگی با قربانیان تروریسم کوری که از رأفت و رحمان حقیقی اسلام هیچ درک و نشانی ندارد، به سه یادآوری تاریخی و یک درس مهم از دو جنایت بزرگ در لیبرتی و فرانسه می‌پردازیم.

سه یادآوری

 از زمان معاصر خودمان تا قریب 1350سال پیش، سه یادآوری هستند که در سیر تاریخی‌شان بر هم منطبق‌اند. ذکر هر سه‌شان، آدرس همان دو احساس مشترک را می‌دهد. این سه یادآوری را از نزدیک به دور و از زمان معاصر تا 1350سال پیش، بازخوانی می‌کنیم:

یکم) سال 1359 خورشیدی بود. دو سال از ترک تازیهای دسته‌های چماقدار ارتجاع خمینی در عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی ایران می‌گذشت.

خمینی و بهشتی تلاش می‌کردند این دسته‌های لمپن ـ پاسدار را مستقل و در عداد امت حزب‌الله قالب کنند، اما زیر نظر بالاترین مقامات حکومتی، علیه نیروهای سیاسی پیشرو و مترقی و نیز زنان و گروه‌های فرهنگی ـ هنری، حمله و چاقوکشی کرده و مزاحمتهای روزمره ایجاد می‌کردند.

آنان تیغ بی‌غلاف و جلوداران صدای پای فاشیسم مذهبی خمینی بودند.

در زمستان سال 1359 سردار موسی خیابانی در گفت‌وگویی با نشریه مجاهد ـ که مخفیانه تکثیر و توزیع می‌شد ـ خطاب به سردمداران ارتجاع حاکم، هشداری را یادآوری نمود که نتایج و آثار آن را هنوز که هنوز است در پهنه‌ی سیاسی و اجتماعی ایران، خاورمیانه و اروپا شاهدیم. سخن موسی جمله‌یی‌ست ساده با مضمونی روشن، صریح و همه‌فهم: «اگر امروز جلو جریان چماقداری علیه نیروها و گروه‌های سیاسی را نگیرید، فردا دودش به چشم همه خواهد رفت». (نقل به مضمون)

تعبیر عینی و واقعی هشدار موسی خیابانی، با فاصله‌ی کوتاهی به واقعیت بدل شد. بعد از 30خرداد  سال 60 چماقداران حکومتی رسمیت قانونی یافتند و در پوش پاسدار، کمیته‌چی و بسیجی، امان از ملت ایران می‌گرفتند و می‌گیرند. آن حزب و گروه‌های نازپروده‌ی «جبهه‌ی متحد ارتجاع» که شهادت سردار قهرمان خلق در نوزده بهمن را به پاسداران انقلاب! تبریک گفتند، نیز از چنگال اهریمنی چماقداران و ددان و دژخیمان امام ضدامپریالیستشان در امان نماندند!

تعبیر تاریخی سخنان موسی خیابانی، هشدار، بانگ و ندایی بود برای حفظ حریم و حرمت آزادی. دفاعی بود از ارزشهای دیرین و بنیادین حیات انسانی در یک جامعه‌ی متمدن. واقعیت این شد که وقتی حرمت و احترام و شأن عالی‌ترین ارزش حیات آدمی به جا آورده نشد و آزادی به مثله‌گاه و بالای «دار» و تخت شکنجه رفت، وقتی آزادی در عرصه‌ و پهنه‌ی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه‌یی منکوب می‌شود و نفی می‌گردد، جایگزین اثباتی آن چیزی جز ضدآزادی نبوده، نیست و نخواهد بود. هنگام که بزرگترین حرمت و احترام انسانی و اجتماعی شکسته می‌شود، هیچ حرمت و احترام و بزرگداشت و گرامیداشتی برای مقام انسان باقی و به‌جای نخواهد ماند.

از 23بهمن سال 1357 خورشیدی تا کنون، در عرصه‌ی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران شاهد ضد آزادی و تبعات بلاانقطاع آن هم‌چون فقر، فساد، اعتیاد، خودکشی، تن‌فروشی، شقاوت پشت شقاوت و سیّارهای اعدام و چرخه‌ی زنجیره‌ی جنایت ضدبشریت هستیم. آنچه امروز از حجم حیرت‌انگیز تباهی و متلاشی شدن استانداردهای زندگی در ایران شاهدیم، نتیجه‌ی شکستن بزرگترین حرمت حیات انسانی ما ـ آزادی ـ به دست مهیب‌ترین نیروی ارتجاعی تاریخ ایران و نحله‌ی پلید خمینی ابلیس است. در تاریخ ثبت شده‌ی سه هزار ساله‌ی ایران، هرگز جامعه‌ی ما چنین نبوده که در حاکمیت آخوندها مبتلا گشته است.

دوم) دهه‌ی 30 قرن بیستم، شاهد ظهور اندیشه نازیسم و فاشیسم هیتلری بود. طبق تجارب ثبت شده‌ از گردونه‌های سیاسی جهان ما، مدهوشان دایره‌ی قدرت و عمارت‌نشینان سیاست‌پیشه، به هشدارها و انذارهای گروه‌های غیردولتی و برخی دست‌اندرکاران حکومتهای اروپایی نسبت به تهدید رشد نازیسم نظری نکردند و به هوش نیامدند. آنان از در مماشات با نازیسم نوظهور هیتلر درآمدند. از تجربه‌های تاریخ سود نبردند. پیامدهای مماشات با هیتلر، آن شد که در جنگ جهانی دوم بر سر دنیا و انسانهایش آمد.

سالها سال است مقاومت ایران نسبت به رشد بنیادگرایی در خاورمیانه و به‌طور اخص با اشاره به رژیم آخوندی، این تهدید را بر بام جهان جار زده است. اربابان دنیای امروز نیز هم‌چون دهه‌ی سی قرن بیستم با فاشیسم مذهبی آخوندی از در مماشات درآمده‌اند. تا کنون نیز بهای این جنایات و چشم‌پوشی بر آنها را پیشگامان آزادی در اشرف و لیبرتی و مردم ایران، سوریه، یمن، فلسطین، لبنان و منطقه و جهان و در سه روز گذشته، مردم فرانسه با هستی و خونشان پرداخته‌اند.

سوم) حدود 1350سال پیش، سخنی تاریخی از آفریننده‌ی یکی از حماسی‌ترین تابلوهای مانای جهان ما خطاب به یزید، بیان شد؛ گفتاری کوتاه از پیامبر جاودان آزادی: حسین. آنجا نیز روح، جوهر، مضمون و پیام سخن حسین، یادآوری ارزش‌ دیرین و بنیادین حیات انسانی و نشکستن حریم و حرمت آن بود. او که به تمامیت ساختار و بافت ایدئولوژیک، سیاسی، اجتماعی و ضدتاریخی یزید و حکومت وی اشراف و امعان نظر کامل داشت، خود را جوهری از هستی بالنده و تاریخی نوع بشر دید که باید مسئولیتش را در وفاداری به ارزشهای نگاه‌دارنده‌ی ساختار حیات انسانی ایفا می‌کرد. وقتی با قدرت‌پرستی عجین لئامت، شناعت، پلشتی، شقاوت و قسی‌القلب بودن حاکمیت یزید مواجه شد، خطاب به وی گفت: «با ریختن خون من، ریختن همه‌ی خون‌ها برای تو مباح خواهد شد

تعبیر دقیق و پیش‌بینی تاریخی حسین را در سیر زمان و در تحولات بعد از حماسه‌ی او و خواهرقهرمانش زینب، در سلسله‌های پیاپی اموی و عباسی خواندیم و تاریخ شهادت داده است. امروز نیز در پهنه‌ی خاورمیانه دیده و می‌بینیم.

یک تجربه

 خمینی و وارثان او که پدرخوانده‌ی داعش و تروریسم منطقه‌یی و جهانی هستند، سر نخ جنایت در فرانسه را ابتدا با کشتار پیشتازان آزادی در فردای انقلاب بهمن باز کردند. آری، «آن سابقه‌ی پیشین، اکنون چنین باشد». (عاریه از حافظ: کاین سابقه‌ی پیشین تا روز پسین باشد.)

تجربه‌ی 34ساله‌ی پایداری و ضدپایداری برابر آخوندها، به‌وضوح تمام ـ و با شواهد متعدد ایرانی و بین‌المللی ـ به جهان ما می‌گوید: چنان‌چه برای دفاع از حرمت و ناموس آزادی، در برابر دیکتاتوری و فاشیسم، نایستیم و پایداری نکنیم و هوشیار نباشیم، مبتلا به سلسله‌یی از عوارض و تبعات و مکافات ناشی از کوتاهی در حراست از ارزشهای دیرین و بنیادین انسانی‌مان خواهیم شد.

چندان بی‌مناسبت نیست تا پیامی را از قصه‌ی «مسخ»، نوشته‌ی فرانتس کافکا یادآور شویم. «گره گوار سامسا» جوانی‌ست که در مقابل تعدیهای پیاپی به استقلال شخصی و تحمیل‌های مکرر، کوتاه و کوتاه و کوتاه می‌آید. آن‌قدر که از ارزشهای بنیادین وجودش تهی و تهی می‌گردد. در سیر مکافاتی دیالکتیکی گرفتار می‌شود و «یک روز صبح، همین‌که گره‌ گوار سامسا از خواب آشفته‌یی پرید، در رختخواب خود به حشره‌ی تمام‌عیار عجیبی مبدل شده بود». از آن پس او دیگر انسان نیست. وجوه و خصایص حشرات در وجود و عواطف و بازتاب‌های او تفویض می‌شوند. در این دگردیسی، نیازهای او نیز خواسته‌ها و کنش‌های حشره‌آمیز است.

آری، این است نمود سمبلیک عاقبت تن‌دادن به دیکتاتور! کافی‌ست آینه‌یی برابر تاریخ 35ساله‌ی اخیر ایران و واکنش احزاب و گروه‌های متعدد بعد از انقلاب بهمن 57 در قبال فاشیسم مذهبی آخوندی بگذاریم و با کمال تأسف، گره گوارهای مسخ شده و دگردیسی گشته را در آن ببینیم!

و نیز خوب و شایسته است آینه‌یی برابر آنانی بگذاریم که خمینی را شناختند و به او «نـه» گفتند و ایستادند. این بزرگترین افتخار و سرمایه‌ی عمر، تنفس، هستی، مبارزه و روزگارشان است. گوش بر هوای بال پرنده‌ی تاریخ بگذاریم و نیوشیدن صدایش را یادآوریم: اینان، آنانند که از «سپیده‌ی جوانی‌شان تا کنون روسفید» بوده و هستند...

همچو جم جرعه‌ی ما کش که ز سرّ دو جهان

 پرتو جام جهان‌بین دهدت آگاهی ـ (حافظ)

دو احساس مشترک و تلاقی‌شان، آدرسی را به همه‌ی جهان می‌دهند: در سه دهه‌ی گذشته، ریشه‌ی نحله‌ی خبیث تروریسم ایرانی، منطقه‌یی و بین‌المللی، در باغچه‌ی رژیم ملاهای بنیادگرای خیمه زده بر فلات ایران آب خورد، شاخه زد و برگ جنایت تکثیر کرد و پراکند.

خاورمیانه و جهان کنونی ما صدها تضاد و مانع عمده و اصلی ندارد. یک تضاد اصلی دارد: حاکمیت جنایت‌خیز، جنایت‌آموز و شقاوت‌گستر آخوندهای ضدبشر و تمامیت‌خواه!


24آبان 94

س.ع.نسیم.

برگرفته از سايت مجاهدين خلق ايران

۱۳۹۴ آبان ۱۳, چهارشنبه

حرمله قرن بیست و یکم:

 حَرمَله : به امیرالمؤمنین خامنه ای بگوئید من اولین تیررا به سوی حسین روانه کردم




حسین شهید: این دعی ابن دعی (خامنه ای ) مرا بین مرگ و تسلیم مخیر کرده است امّا
هیهات منا الذ لّه      هیهات منا الذ لّه       هیهات منا الذ لّه  

۱۳۹۴ آبان ۱۱, دوشنبه

اطلاعيه حمله موشكي به ليبرتي- شماره 12



حمله مرگبار به ليبرتي:
 23 كشته، 10 ميليون دلار خسارت، انهدام بخشهاي وسيعي از كمپ
مقاومت ايران دهها بار در مورد يك حمام خون جديد به آمريكا و ملل متحد هشدار داده بود

ساعت 19و 40دقيقه پنجشنبه 7آبان كمپ ليبرتي هدف رگبار 80موشك از انواع مختلف قرار گرفت كه بر اثر آن 23 تن از ساكنان جان باختند.
بر اثر اين حمله جنايتكارانه برق و كليه ارتباطات كمپ قطع شد و بخشهاي وسيعي از كمپ و شمار بالايي از بنگالها به آتش كشيده شد. شدت انفجار ها به حدي بود كه بسياري از بنگالها متلاشي و تعدادي از تي والهاي حفاظتي سيماني فروافتاد يا درهم شكسته شد و در نقاط مختلف كمپ گودالهايي به قطر 4، 5، 6 و7 متر ايجاد شد. 357 بنگال، 10 سالن، 275كولر و بخشهايي از منابع آب و سوخت و فاضلاب و شبكه آبرساني و ژنراتورها و سيستم برق و خودروها و وسايل زندگي ساكنان به طور كامل منهدم يا از دور خارج شد. ميزان خسارت حدود 10 ميليون دلار تخمين زده مي‌شود.
صبح روز جمعه 30 اكتبر يك هيأت از ملل متحد تنها براي يك ساعت از كمپ ديدن كرد و فقط يك محل منهدم شده و پيكر شهيدان را از نزديك مشاهده و عكس و فيلم تهيه كرد.
مقاومت ايران و نمايندگان ساكنان و بسياري از پارلمانترها و شخصيتهاي برجسته بين المللي در دو ماه گذشته بارها نسبت به قصد آخوندها براي به راه انداختن يك كشتار جديد به آمريكا و ملل متحد هشدار دادند اما هيچ اقدام پيشگيرنده‌ يي به عمل نيامد.
NCRI در اطلاعيه 16 شهريور 94 (7 سپتامبر 2015) خود درباره انتقال مزدوران اطلاعات به ليبرتي اعلام كرد: آنها «بدون هماهنگي و مشاركت فعال ارگانهاي امنيتي عراقي نمي توانستند از نقاط متعدد بازرسي عبور و خود را به ليبرتي برسانند. امري كه به روشني امنيت مجاهدان ليبرتي را به خطر انداخته و از طرحهاي رژيم ايران و عواملش در عراق براي شكنجه رواني مجاهدين و زمينه سازي براي كشتارهاي بعدي خبر مي دهد».
نماينده ساكنان در روز 19شهريور براي مقامهاي آمريكايي و ملل متحد نوشت: «امروز صبح بار ديگر دو دوجين عوامل وزارت اطلاعات تحت نام خانواده با كمك نيروهاي امنيت عراقي تحت نظارت فالح فياض به ليبرتي رفته اند. آنها به نحو بسيار تحريك آميزي عليه ساكنان فرياد مي زنند و تهديد مي كنند....يك نشانه آشكار از قصد رژيم ايران براي يك قتل عام ديگر در ليبرتي است».
در اطلاعيه NCRI  در روز 26شهريور (17سپتامبر) آمده است: «يك گروه از افسران نيروي قدس و وزارت اطلاعات با هدف جمع آوري اطلاعات از ليبرتي مانند رفت و آمدهاي ساكنان به بيمارستان يا براي تخليه فاضلاب، چگونگي تهيه مواد غذايي و انتقال آنها به كمپ و... به عراق رفتند. آنها در هماهنگي با سفارت رژيم طي چهار روز به همراه افسران استخبارات تحت امر فالح فياض شامل صادق محمد كاظم و احمد خضير به فرودگاه مراجعه نموده تا به جمع آوري اطلاعات بپردازند... اين گروه همچنين با برخي از مزدوران رژيم در عراق كه در سالهاي اخير فعالانه در توطئه عليه اشرف و ليبرتي شركت داشتند ملاقات و اطلاعات آنها در مورد مجاهدين و ليبرتي را تخليه كردند». NCRI خواستار تأمين و تضمين امنيت ساكنان توسط آمريكا و ملل متحد شد.
در روز 30شهريور (21 سپتامبر2015) 26 نماينده كنگره آمريكا به وزير خارجه اين كشور با اشاره به خطر حمله احتمالي به ليبرتي نوشتند: «براي كاهش اين وضعيت بحراني انساني، ما محترماً از شما مي خواهيم تا از دولت عراق بخواهيد كه مجاهدين خلق مجاز باشند كه كلاه خود و وسايل حفاظتي ديگري كه قبلاً خودشان داشتند را به داخل كمپ بياورند. اين موجب نگراني جدي ما است كه بعد از يكسال كه نخست وزير حيدر العبادي انتخاب شده است، فالح فياض كه آنطوريكه گزارش شده است مسئوليت حملات قبلي عليه ساكنين مجاهدين خالق را بعهده داشته و مشاور امنيت ملي مالكي، نخست وزير قبلي بوده، كماكان مسئوليت كمپ ليبرتي را بعهده دارد. تمامي افراد امنيتي كه در حملات قبلي عليه ساكنان شركت داشته اند بايد تعويض شده و امورات كمپ ليبرتي بايد به ارگانها و افرادي در دولت عراق كه توسط ايران كنترل نميشوند داده شود».
مشاور حقوقي ساكنان در روز 7مهر (29 سپتامبر) به نماينده ويژه يان كوبيس و شماري از مقامهاي آمريكايي و ملل متحد نوشت: «امروز نيروهاي اطلاعات ارتش، بر اساس دستور كميته سركوب، در يك اقدام مشكوك و تحريك آميز، به فيلمبرداري در داخل كمپ از نقاط مختلف پرداختند. دو عامل اطلاعات به نامهاي قاسم و محمد در حالي كه لباس غير نظامي پوشيده بودند تا هويت خودشان را پنهان كنند و همچنين پنهان كنند كه فيلم و عكس مي گيرند به پستهاي مختلف پليس در اطراف كمپ در داخل برخي مكانها رفته و همچنين روي سقف خودروها رفته و شروع به فيلمبرداري و عكسبرداري از داخل كمپ از آن نقاط نمودند.... انتقال اعضاي وزارت اطلاعات به كمپ ليبرتي توسط نيروهاي سركوبگر كميته در هفته هاي قبل و فيلمبرداري و عكسبرداري امروز از كمپ توسط استخبارات يادآور اقدامات حيدر عذاب ماشي در كمپ اشرف قبل از قتل عام 10شهريور 92 (اول سپتامبر2013 ) است. ساكنان نگران اين اقدامات كميته سركوب هستند و نگراني خود را به يونامي در بسياري موارد گفته اند اما متأسفانه هيچ اقدام جدي براي امنيت ساكنان براي تضمين اينكه وقايعي كه در كمپ اشرف اتقاق افتاد در كمپ ليبرتي تكرار نشود صورت نگرفته است. برخي تصاوير نيروهاي اطلاعات ارتش در حال عكسبرداري و فيلمبرداري از داخل كمپ ضميمه است.
وي در روز 12مهر 94 (4 اكتبر2015) بار ديگر به نماينده ويژه و مقامات فوق نوشت: «امروز بار ديگر افراد استخبارات به دستور کمیته سرکوب در یک اقدام مشکوک و تحریک آمیز از داخل کمپ عکس و فیلم گرفتند. سروان حیدر عذاب از کمیته سرکوب همراه با دو نفر از عناصر نیروهای اطلاعاتی ارتش به نامهای علاء و مؤید از تی والهای اطراف کمپ بالا رفتند تا از داخل کمپ فیلم و عکس بگیرند. (عکسها ضمیمه است). این موضوع بسیار نگران کننده برای ساکنان است و یادآور اقدامات آنها قبل از قتل عام ساکنان کمپ اشرف در ۱ سپتامبر ۲۰۱۳ است.
نماينده ساكنان در روز 13مهر به مقامات آمريكايي نوشت «من عميقا متاسفم كه شما نگرانيهاي ما و ساكنان را در مورد خطرات انتقال عوامل و مزدوران تحت پوش خانواده ساكنان به ليبرتي جدي نمي گيريد... در مورد حمام خون هايي كه در اشرف و ليبرتي با آن مواجه بوديم، ما هميشه از پيش نسبت به توطئه هاي فاشيسم ديني حاكم بر ايران و عواملش در عراق هشدار مي داديم كه اگر مورد توجه قرار مي گرفت مي توانست از وقوع اين قتل عام ها جلوگيري كند يا لااقل ابعاد و دامنه آنها را محدودتر نمايد... هم اكنون نيز ما با نشانه هاي نگران كننده يي مواجهيم كه به طور مستمر با شما در ميان گذاشته ايم». وي تأكيد كرد «اينها در حاليست كه پرونده و مديريت ليبرتي همچنان در دست فالح فياض مشاور امنيتي مالكي و افسراني است كه عامل رژيم ايران هستند و در كشتار ساكنان به طور مستقيم دست داشته و مسئول محاصره 7 ساله آنان هستند».
در روز 14مهر (6 اكتبر) 32 شخصيت برجسته آمريكايي از چهار دولت و از هر دو حزب به توني بلينكن، معاون وزير خارجه آمريكا نوشتند: «براي دولت عراق روشن كنيد كه حضور فعالان وزارت اطلاعات و امنيت در كمپ ليبرتي غيرقابل قبول و نقض تضمين هاي داده شده توسط دولت عراق، دولت آمريكا و سازمان ملل است». آنها افزودند: «امنيت ساكنان و حفاظت آنها حياتي است. در اين راستا، به دولت عراق بايد گفته شود كه جهان از آن انتظار اقدام عملي در مورد اين موضوع دارد از قبيل انتصاب افراد ديگري براي مسئوليت كمپ به جاي فالح فياض و افسران اطلاعاتي كه همه درگير قتل عام هاي قبلي ساكنان بودند».
پيش از اين نيز نامه هاي متعددي در اين رابطه براي مقامهاي آمريكايي و ملل متحد ارسال شده بود. از جمله نماينده ساكنان در نامه يي به تاريخ 5تير94 (26ژوئن2015) به دبيركل و كميسر عالي پناهندگان ملل متحد و شمار ديگري از مقامهاي آمريكايي و ملل متحد بر اساس گزارشهايي از داخل كشور نوشت: «نيروي تروريستي قدس از ”مركز فكري سپاه پاسداران” در بغداد كه يك مركز جاسوسي و اطلاعاتي است خواسته است اطلاعات خود را درباره آخرين وضعيت در كمپ ليبرتي تكميل نمايد....دانايي فر، سفير رژيم در عراق نيز از فالح فياض و صادق محمد كاظم مديريت كمپ ليبرتي خواسته است كه آخرين اطلاعات خود را درباره وضعيت كمپ و فعاليتهاي ساكنان در اختيار سفارت قرار دهد.
بنا بر يك گزارش ديگر پاسدار سرتيپ ايرج مسجدي  مشاور عالي  قاسم سليماني فرمانده نيروي تروريستي قدس به فالح فياض گفته است برخي از فرماندهان قدس اصرار دارند كه بايد حمله شبيه حمله اول سپتامبر 2013 به اشرف به ليبرتي انجام شود».
آقاي ژرالد دپره، نماينده پارلمان اروپا، در روز 22 تير 94 (13ژوييه) در نامه يي به خانم موگريني نماينده عالي اتحاديه اروپا نوشت: «در هفته هاي اخير اخبار نگران كننده زيادي از كمپ ليبرتي مي رسد. آنچه اين نگرانيها را تشديد مي كند اين است كه ايران پس از توافق احتمالي در مساله اتمي توطئه هاي خود را عليه مخالفانش تشديد خواهد كرد. اين اخبار نگراني گسترده يي را در ميان نمايندگان پارلمان اروپا برانگيخته است. 220 تن از همكارانم در ژوئن گذشته طي بيانيه يي به اين نگرانيها اشاره كردند. علاوه بر اين در روز 18تير(9ژوييه) نيز 60 تن از همكارانم نامه يي براي شما در همين رابطه نوشتند».
آنچه در سطور بالا آمد، كه خود بخش كمي از هشدارهاست، به خوبي نشان مي دهد حمله روز 7 آبان(29 اكتبر) و قتل عام ساكنان ليبرتي قابل پيشگيري بود. از اين رو مقاومت ايران براي جلوگيري از خونريزيهاي بيشتر بار ديگر خواستار تأمين و تضمين امنيت ليبرتي توسط آمريكا و ملل متحد است و بر ضرورت دور كردن عوامل رژيم ايران از كمپ ليبرتي و دادن اين پرونده به دست كساني كه رابطه يي با فاشيسم ديني حاكم ندارد، تأكيد مي كند.
دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران
9 آبان 1394 (31 اكتبر2015)


زندانيان اهل سنت زندان گوهردشت کرج (رجايي شهر)

زندانيان اهل سنت  زندان گوهردشت کرج  (رجايي شهر): حمله جبونانه و جنايتكارانه رژيم ولايت فقيه عليه  پناهندگان بي سلاح و بيدفاع در کمپ ليبرتي را محكوم ميكنيم
ما زندانيان درد ديده و خون ريخته شده اهل سنت ايران نيز به مانند ديگر ايرانيان جنايت آشکار و واضح و انکار ناپذير حمله به ليبرتي و کشته شدن ۲۳ نفر از هموطنانمان را محکوم کرده و خواهان پيگيري اين جنايت آشکار توسط مجامع بين المللي هستيم .
شکي نيست که هر سکوت از هر ايراني با هر نام ونشاني در مقابل جنايت و ظلم به هموطن خود عينا تاييد ان جنايت است و اين صداي يک ملت است که پيروز است . بارها و بارها با هر بهانه اي خونها ريخته شد ، اما همين خونها ما را به هدف نزديکتر کرد و بر هدفمان استوارتر ، بارها ما را خاک کردند اما ما بذر بوديم ريشه کرديم و درخت شديم ، ما را خشکاندند اما فقط يک باران ما را تازه و پر برگ کرد . اگر ما از از خون ميترسيديم و از مرگ هرگز در برابر ظالمان قد علم نميکرديم و سکوت حالمان بود ، اگر خونمان بر زمين نمي ريخت هرگز حق بودنمان اشکار نميشد .
سکوت ما نشانه رضايت به ريختن خونمان است پس هرگز سکوت نکنيم ، اکثر جنايات قبلا مخفيانه يا به بهانه اي بود اما اينبار به نظر ميرسد فشار بر رژيم بيش از گذشته است و پايه ها سست شده و فرو ريختنش نزديکتر شده است چون ما رژيم جنايتکارمان را بخوبي ميشناسيم و فقط در حالت فشار و احساس خطر جدي دست به جنايات واضح و اشکار خواهد زد و هيچ حد و حدودي را مد نظر نگرفته و فقط حفظ نظام فاسدش برايشان اهميت دارد . اما اين امر هرگز به اين صورت باقي نخواهند ماند چون دم او در هر طرف قيچي شده است فقط همتي لازم دارد که ميتوان انرا در چشم جوانانمان ديد .
همه با هم ميگوييم ايرانمان ازاد خواهد شد. .

با افتخار زندانيان اهل سنت رجايي شهر – آبان ۱۳۹۴ 

مريم رجوي: رژيم ايران با جنايت عليه بشريت در ليبرتي نمي‌تواند خود را از سرنگوني نجات دهد

گراميداشت شهيدان حمله موشكي به كمپ ليبرتي- پاريس-اور سور اواز:
آ
آمريكا و ملل متحد بايد به رويكرد غيرمسئولانه پايان دهند و به تعهداتشان براي امنيت ليبرتي عمل كنند

در روز يكشنبه 10 آبان 94 (اول نوامبر2015) در اور سور اواز مقر شوراي ملي مقاومت ايران مراسم گراميداشت 23شهيد حمله جنايتكارانه موشكي به كمپ ليبرتي، محل استقرار اعضاي سازمان مجاهدين خلق ايران در عراق برگزار شدخانم مريم رجوي، رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران، در اين جلسه تصريح كرد: دوران پس از توافق اتمي، دوران سر باز كردن خواستهاي اساسي جامعه و در رأس همه، آنها آزادي است. ملت ايران آزادي مي‌خواهد و سر به فرياد برداشته كه اين رژيم را نمي‌خواهد. خامنه‌اي با موشك باران مجاهدين و با جنايت عليه بشريت بيهوده تلاش مي كند رژيم را از سرنگوني محتوم ‏نجات ‏دهد. سرنگوني رژيم ولايت فقيه كه خواست مبرم ملت ايران است، ترديد ناپذير است.
وي با اشاره به اقدامهاي رژيم آخوندي براي زمينه سازي اين حمله، از جمله اعزام اكيپهاي وزارت اطلاعات به ورودي كمپ ليبرتي گفت به‌طور رسمي و حقوقي، دولت عراق و سازمان ملل كه با امضاي يك يادداشت تفاهم چهار سال است كه ليبرتي را تحت عنوان «محل موقت براي انتقال» تشكيل داده‌اند، بايد پاسخگو باشند. اما به نظر ما، مانند ‏‏‏شش حمام خون قبلي در اشرف و ليبرتي، عوامل رژيم ايران در حكومت عراق مسئوليت حمله را برعهده ‏‏دارند و ايالات متحده و سازمان ملل هم از اين واقعيت به طور كامل مطلعند. ‏
وي با تأكيد بر اينكه اگر آمريكا و ملل متحد به تعهدات خود در قبال امنيت و سلامت مجاهدان ليبرتي عمل مي كردند اين جنايت قابل اجتناب بود، آنها را فراخواند كه به ‏‏اين رويكرد غيرمسئولانه خاتمه دهند. به خصوص كه به‌رغم ‏‏هشدارهاي بيشمار‌، كمپ ليبرتي ‏‏كماكان تحت كنترل قاتلان اشرفي‌ها و عوامل وابسته به رژيم ‏‏است، و از ‏‏ابتدايي‌ترين وسائل حفاظتي و ايمني محروم است و در عين حال جريان انتقال آنها به ‏‏كشورهاي خارج كه وعدة خيانت‌شدة ملل متحد و آمريكا بود با مخالفت و ‏كارشكني روبه‌روست. او تأكيد كرد ليبرتي بايد به عنوان كمپ پناهندگي به رسميت شناخته شود و تحت نظارت كميسارياي عالي پناهندگان قرار گيرد.
مريم رجوي در بخش ديگري از سخنان خود بر ضرورت تامين نيازهاي مبرم ساكنان ليبرتي از جمله رسيدگي فوري به وضعيت مجروحان و مستقر شدن يك تيم تخصصي پزشكي در ليبرتي، تأمين ابزارها، وسائل و مصالح مورد نياز براي احداث سرپناه و بازسازي ساختارهاي ويران شده، تأمين الزامهاي امنيتي و حفاظتي از جمله برگرداندن تي‌والها، ‏‏‏كلاهها و جليقه‌هاي حفاظتي و تجهيزات پزشكي تأكيد كرد و خواستار شد كه تحقيقاتي توسط ملل متحد دربارة اين حمله وحشيانه و محاكمه عاملان آن صورت گيرد.
رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران با اشاره به وعده هاي فريبكارانه و دروغين روحاني، گفت: فقط يك راه براي برقراري آزادي و نجات كشور از فقر و بيكاري وجود دارد و آن سرنگوني تماميت رژيم آخوندي است. به همين دليل خامنه‌اي، زنان و مردان قهرماني را موشكباران مي‌كند كه پرچم سرنگوني اين رژيم را هرچه محكمتر‌ در دست مي‌فشارند.
طي چند ماه اخير محافلي كه از ادامه حكومت آخوندها نفع مي‌برند اين خيال واهي را دامن مي زنند كه پس از توافقنامه، رژيم به سمت ميانه‌روي و گشايش مي‌رود و وعده‌هاي اعتدال روحاني محقق خواهد شد. بيشترين اعدام در سال جاري نسبت به ربع قرن گذشته، اسيدپاشيدن به صورت دختران و زنان جوان، كشتار سني ها و زجركش كردن زندانيان سياسي هم بخشي از همين ميانه‌روي‌هاست! وي با اشاره مسئوليت آخوند روحاني به عنوان رئيس شوراي عالي امنيت در جنايت عليه بشريت در ليبرتي پرسيد چرا دولتهاي اروپا براي چنين كساني فرش قرمز پهن مي‌كنند؟ و چرا دست كساني را مي فشارند كه مردم ايران ‏خواهان محاكمه آنها هستند؟
در اين مراسم شخصيتهايي چون سيد احمد غزالي، نخست وزير سابق الجزاير؛ اينگريد بتانكورد، كانديداي رياست جمهوري كلمبيا؛ آلخو ويدال كوادراس، معاون اول سابق پارلمان اروپا و رئيس كميته بين المللي در جستجوي عدالت؛ پيتر متيوس، نماينده پارلمان از ايرلند؛ هيثم مالح، رئيس كميته حقوقي و قانوني ائتلاف ملي انقلاب سوريه؛ ميشل كيلو، از شخصيتهاي مقاومت سوريه؛ شيخ داهو مسكين، نايب رئيس كميته مسلمانان براي دفاع از اشرفيان؛ ژان پير مولر، از اعضاي شوراي استان والدواز؛ سيلوي فاسيه، شهردار لو پين، از شهرداران فرانسوي؛ برونو ماسه، شهردار ليله آدام و انيسه بومدين، حقوقدان و اسلام شناس و بانوي اول پيشين الجزاير سخنراني كردند. آقاي مهدي ابريشمچي، از مسئولان برجسته مقاومت ايران و مسئول كميسيون امنيت شوراي ملي مقاومت، كه برادر كوچكترش آقاي حسين ابريشمچي، از مسئولان سازمان مجاهدين خلق و اعضاي شوراي ملي مقاومت ايران در حمله مرگبار موشكي 7آبان در كمپ ليبرتي به شهادت رسيد، همچنين دكتر منوچهر هزارخاني، مسئول كميسيون فرهنگ و هنر، دكتر صالح رجوي، مسئول كميسيون صلح و خانم زينت ميرهاشمي، عضو كميته مركزي سازمان چريكهاي فدايي خلق و عضو شوراي ملي مقاومت ايران و خانم آذر اكبرزادگان از اعضاي شوراي مركزي مجاهدين از ديگر سخنرانان اين برنامه بودند.
برپايي نماد يادبود 23شهيد مجاهد خلق و برگزاري اكتهايي براي گل گذاري و روشن كردن مشعل ها به ياد اين شهيدان از قسمتهاي جالب توجه اين برنامه بود.
دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران
10 آبان 1394 (اول نوامبر 2015)